بخش دومِ سخنرانی شب 21 ماه مبارک رمضان،حضرت استاد شیخ علی اکبر تهرانی

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید
هركه لغزش هاي خود را فراموش كند، لغزش هاي ديگران را بزرگ مي شمارد.هركه به رأي خودش خودپسندي كند، هميشه گمراه است.[علت عزیز بودن آقا امام علی(ع)](رسول الله سخاوتمندان را معرفی می کند)(معنای جهاد)(زنان در قرآن)(آیه حجاب در قرآن)(برپاداشتن نماز یعنی چه؟)(چرا خدا بعضی کارها رو میگه بکن، بعضی ها رو میگه بکن)(معنی به خدای کعبه رستگار شدم چیست؟)(عظمت امام علی(ع) در برابر پیغمبران)(معنی یاد خدا)(چطور در نماز حواسمان جمع باشد)(چطور از بلاها و شیطان و... حفظ باشیم)(معانی مشرک و کافر)(سفارشات امام علی(ع) به مالک اشتر)

قسمتهایی که به نام "عناوین سخنرانی" آورده شده، برای راهنمایی و دسترسی بهتر عزیزان به مطالب سخنرانی آورده شده است.

هركه لغزش هاي خود را فراموش كند، لغزش هاي ديگران را بزرگ مي شمارد.

هروقت خواستي از كسي عيب بگيري اول در خودت بنگر، ببين خودت نداري؟ چرا، خودت از آن بزرگ ترش را داري. لذا بيدار شو.

هركه به رأي خودش خودپسندي كند، هميشه گمراه است.

هركه به عقل خودش، خودش را قبول داشته باشد، هميشه نادان است.

برادرها، اين مقدمه درس است، شب خوبي است، ماه رمضان، شب قدر و شب شهادت مولا علي (ع) صلوات بفرستيد.

[علت عزیز بودن آقا امام علی(ع)]

اگر علي بن ابيطالب (ع) بعد از هزاروچهارصدواندي عزيز است، كه عزيز است، كه عزيز است، چون يك آن بدون خدا و رسول الله (ص) قدم برنداشت.

تا رسول الله (ص) زنده بود، اصلاً ايشان حرف نمي زد. هرجا مي رفت، مي نشست و بلند مي شد، مي فرمود: آقايم و مولايم رسول الله (ص)، اين طور فرمودند.

بعداً هم كه ايشان از دنيا رفتند، ايشان طوري صحبت كرده كه مي گويند برادر قرآن، (نهج البلاغه را مي گويند برادر قرآن است.)

اگر اينها امروز اين قدر عزيزند، كه هستند، براي اين است كه آن روز مطيع خدا و رسول الله (ص) بودند،

مطيع زمان و دلار نبودند، مطيعِ بله قربان، نبودند. راه خدا اين طوري است.

مثل زدم، گفتم كه دكتر مي روي به ميل شما نسخه نمي دهد، هر دوايي داد بايد بخوري.

گفتم كه ما اگر بخواهيم به معرفت برسيم، بايد آن حالت تكبر را دور بريزيم و تواضع پيدا كنيم، به همه جا مي رسيم.

يك مثل هم زدم كه اگر يك كارتن سيب و پرتقال بخري و چندتاش لكه داشت،همه اونها رو دور نمي ريزي. اگر بخواهي دور بريزي خيلي آدم بدبختي هستي.

الآن يك ساعت و بيست دقيقه است، داريم صحبت مي كنيم، همه اش قرآن و رسول الله (ص)، حالا يك جمله را اين آقا خوشش نمي آيد. برادر من، آن لكه اش را بيا پيش من، بيا من حالي ات مي كنم، ما داريم براي خدا صحبت مي كنيم.

قرآن سوره احزاب آيه 16- بگو اي پيغمبر، هرگز فرار نفع نمي دهد شما را، اگر فرار مي كنيد از دستورات خدا و قرآن و جنگ، بدانيد كه فايده ندارد، در مشت من هستيد.

17- بگو كيست آنكه نگه دارد شما را از حكم خدا، اگر خدا اراده كند.

(بخواهد به من يك خوبي برساند، كي مي تواند جلويش را بگيرد؟ و اگر بخواهد يك بدي برساند، كي مي تواند جلويش را بگيرد؟ هيچ كس.

قرآن مي گويد آنكه مي تواند اراده كند و اراده اش هم عملي است، من خدا هستم، گوش كن.)

18- مي داند بازدارندگان شما را، آن كساني كه شما را از راه خير باز مي دارند.

(سر راهتان مي نشينند، آقا اينجا نروي،

يك كسي پرسيد: اين قدر شما مي گوييد آدمِ نادان احمق، كيه؟ گفتم: هركسي گفت اينجا نرو، بدان خودش است، دنبالش نگرد. هركي مي خواهد باشد!

از او بپرس: دينت چيه؟

مي گويد: اسلام.

بگو: خيلي خُب، اسلام، اين قرآنِ(که دارم میگم) و آن هم رسول الله "ص"بود، كجايش خراب است؟

آن خرابش را به ما نشان بده تا ما اصلاح كنيم. چون ما اومدیم اصلاح کنیم) خدا مي گويد: ما مي دانيم تو خرابكاري مي كني، زير پاي مردم مي نشيني، اذيت مي كني، ولي بدان در مشت مني.

سوره احزاب آيه 23- از مومنان مرداني هستند كه راست گفتند به آنچه عهد كردند با خدا، پس بعضي از ايشان در راه ما شهيد و كشته شدند و بعضي ها هم مشغول گفت و شنود و جنگ هستند، تا بميرند.

(در خود جنگ هم جوان ها مي گفتند: ما هرچه مي رويم جبهه، كشته نمي شويم. گفتم: نه، اين فكر را نكن.

اگر اين فكر را بكني، كارت خدايي نيست.

براي خدا برو جبهه، الآن هم برگشتي حساب كن كه شهيد بودي، خدا دوباره زنده ات كرده، داري كار مي كني.)

اين را هم من نمي گويم.

(رسول الله سخاوتمندان را معرفی می کند)

رسول گرامي (ص) مي فرمايد:

1- اول سخي خداست.

2- دوم من هستم.

3- سوم كسي است كه مردم را جمع مي كند احكام و اخلاق مرا مي رساند، از قرآن و اين طرف و آن طرف پيدا مي كند و مي گويد.

4- چهارم شهدا.

شهيد يك بار شهيد شد و رفت، شما رفتي جبهه كارت را كردي، شهيد نشدي، حالا دوباره شروع كن.

قلم علما، قلم كساني كه مي نويسند به مردم مي رسانند، از شهداء افضل است.

تو براي خدا برو جبهه، برگشتي حساب كن شهيد بودي، زنده شدي.

قرآن هم همين را مي گويد: تو وقتي مي ميري، مي گويي: اي كاش ما در دنيا اين كار را مي كرديم، خدايا، ما را برگردان يك كاري كنيم. برگردانند باز چشمت به مال و زن و بچه مي افتد، مي گويي خواب ديدم.


ادامه آيه 23- از مومنان كساني هستند كه رفتند كارهايي كردند در راه ما و شهيد شدند و جهاد كردند،

(معنای جهاد)

(جهاد همين است كه از صبح تا شب مواظب چشممان باشيم، مواظب حسادت ها باشيم، مواظب دروغ ها باشيم، مواظب زبان باشیم، جهاد اكبر اين است،

اون جهادی که حضرت هم تشریف بیارن و با امام زمان "عج" هم بروي در جنگها کمک ایشان بكني، اون جهادِ اصغر است، جنگ كوچك است.

اگه جلوي هواهاي نفساني ات را بگيري، آن جنك بزرگ است.

اسلام نظري، اسلام اجدادي و اسلام زماني به درد شيطان هم نمي خورد.)

آيه 24- تا پاداش دهد خدا راستگويان را،

(مي گويد اين قدر مي ايستند، نق نق مردم را گوش مي كنند، كارهاي عبادي مي كنند تا بميرند و بيايند پيش ما، تا ما به اينها پاداش بدهيم، به جهت صدق و راستگويي شان.)

و عذاب كند منافقان را

(منافق آن كساني هستند كه خودشان را به اسلام مي چسبانند، ولي با هرچيزي مخالفت مي كنند.)

منافقان را اگر بخواهد(عذاب می کند) و يا (اگر توبه کنند) قبول توبه كند. (مي گويد وقتي اين شد كه منافق بخواهد اذيت كند، اگر توبه نكند اينجا جايي جز بدبختي ندارد.)

بعدش، رسول الله (ص) مي فرمايد: اي مردم، اگر همه مردم از يك راه رفتند علي بن ابيطالب (ع) به تنهايي از يك راه رفت، شما آن راه را برويد كه علي رفته، راه او درست است، بقيه روي هواي نفسشان مي روند.

(زنان در قرآن)

سوره احزاب آيه 28- اي پيغمبر، بگو به زن هاي خود كه اگر شما مي خواهيد زندگي دنيا و زينت دنيا را، پس بياييد تمام مهر شما را بدهم

و به خوبي و خوشي برويد دنبال كارتان. (در راه ما نفس بازي و زمان بازي و نظر بازي برنمي دارد.)

29- و اگر مي خواهيد خدا و رسول خدا و خانه آخرت را، خدا آماده كرده است براي زن هاي نيكوكار، (نمي گويد زن هاي پيغمبر، میفرماید زن های نیکوکار)

آنجا (یعنی آیه قبلی) به زنهای پيغمبر مي گويد كه اگر مي خواهي خطا كني، دنبال دنيا بروي، طلاقت را بگير و برو،

اما اینجا میفرماید: خدا آماده کرده است، اجر و مزد بزرگ، برای زنهای نیکوکار، هركي مي خواهد باشد،

در آمريكاست، اما زن نيكوكاري است، در آلمان، در انگليس است، ولي نيكوكار است، ما به اونها اجر و مزد بزرگ می دهیم.

30- اي زن هاي پيغمبر، هريك از شما، كه كار زشتي، آشكار انجام بدهيد، ما به شما دوبله عذاب مي دهيم.

(برادرها، بيدار باشيد، خدا با كسي رودرواسي ندارد.می فرماید: اي زن پيغمبر، به عنواني كه زن پيغمبري، اگر گناه كني ما تو را دوتا چوب مي زنيم.)

براي ما دوتا چوب زدن، خيلي راحت است.

امام رضا (ع) نشسته بود، داداشش زيد هم نشسته بود. زيد هي تعريف مي كرد كه ما سادات چنينيم، ما سادات چنانيم.

آقا امام رضا (ع) فرمود: ساكت باش، اگر قرار بود ما سادات چنين و چنان باشيم، جد من امام سجاد (ع)، آقا امام حسين (ع) و آقا علي (ع)، چرا اين قدر عبادت كردند؟ اين حرف ها نيست.

بله، ما سادات اگر كار خوب را انجام دهيم به ما دوتا مزد مي دهند، يكي مزد عبادت، ديگري اينكه آبروي رسول الله (ص) را حفظ كرديم

و اگر گناه كنيم به ما دوتا چوب مي زنند آقا زيد، يكي به خاطر گناه و يكي به خاطر اينكه آبروي رسول الله (ص) را برديم.

قرآن هم دارد همين را مي گويد، تو به نام اينكه زن رسول الله (ص) هستي و يا به نام اينكه زن يك مومني هركاري بخواهي بكني، دوبله چوب مي خوري.

آيه 31- و هركه مداومت كند از شما بر طاعت و عبادت براي خدا و رسول الله (ص) و عمل نيكو كنيد به آن شخص ما مزد دوبله مي دهيم.

(آن هفته گفتم دزده مي رفت نان را مي دزديد، مي برد مي داد به فقرا.

امام صادق "ع" فرمود: چرا اين كار را مي كني؟

گفت: مگر قرآن نخواندي؟

قرآن مي گويد هركس كار خوب بكند، يك بَر ده ما مزد مي دهيم.

حالا من يك نان مي دزدم، مي دهم به فقير، ده تا ثواب است، از ده تا ثواب يكي مال صاحب نان، نه تايش هم مال من.

امام فرمود: مگر قرآن نخواندي؟ از صالحين، درستكاران و نيكوكاران قبول مي كنيم.

اينجا هم همين را مي فرمايد.)

مي دهيم مزد او را دو چندان و آماده كرديم براي او روزي نيكو. (تنها گفتي دينم اسلام است، كتابم قرآن است، نيست! بايد ايمان قلبي داشته باشي، عمل هايت آن طور باشد كه ما بپسنديم.)

(آیه حجاب در قرآن)

آيه 32- اي زن هاي پيغمبر، چون شرافت يافتيد به اينكه زن پيغمبر شديد، مثل يكي از ديگر زن ها نيستيد، پرهيزگار باشيد، ترسناك باشيد، از معصيت بترسيد.

نرمي و لوس بازي نكنيد،

(به زن پيغمبر آن روز خدا مي گويد، كه اگر تو راست مي گويي ايمان داري، مي خواهي بروي بيرون، خودت را قشنگ بپوشان، نرمي و نازكي نكن، درست خودت را حفظ كن.

چرا؟

مردها تو را مي بيند، هوس مي كند.

اي زن پيغمبر، تو زن پيغمبر شدي، فكر نكن كسي هستي. اگر راست مي گويي و ايمان داري، از خانه كه مي خواهي بروي بيرون به خودت عطر نزن، همچين و همچون نكن، آرام و سنگين برو.

چرا؟

مردها نگاه مي كند، دلش مي خواهد.

در خبر داريم زني كه آرايش كند يا خودش را خوشبو كند از خانه برود بيرون، خدا و هفتاد هزار ملائكه او را لعنت مي كند تا برگردد خانه اش. اگر شوهرش هم راضي باشد، همين كار را با شوهرش هم مي كنند.


حالا آقاي كارگزاران تلويزيون، مي خواهي شما را خدا دعا كند كه زن ها و دخترهاي مردم را آرايش مي كنند، مي آيند؟

این زن مردم است، دختر مردم است، خواهر كسي است، پسرش اصلاً بدش مي آيد،

مي گويد: چرا ننه من بايد هشت قلم آرايش كند و مردم ازش لذت ببرند.

خدا به پيغمبر مي فرمايد: اين طور نيست، اگر راست مي گويي و دين داري، خودت را حفظ كن از خانه مي خواهي بيرون بروي.

33- و قرار گيريد در خانه هاي خود و اظهار نكنيد زينت هاي خود را مانند اظهار و خودنمايي زنان در دوران جاهليت.

شما ميلياردها بار بدتر از آنهاييد.

در زمان رسول الله (ص) يك مشت عرب پا برهنه بي سواد بودند، الآن شما همه درس خوانده ايد. آن قدر درس خوانده ايد كه خدا را قبول نداريد!

از روزي كه رسول الله (ص) شروع كرد تا از دنيا رفت اسلام بيست وسه سالش بود، امروز اسلام هزاروچهارصدوبيست وهشت سالش است. شما راحت داريد كارهايي هزار بار بدتر از آن دوران جاهليت را مي كنيد.

(برپاداشتن نماز یعنی چه؟)

ادامه آيه 33- برپاداريد نماز را،

يعني چه؟

يعني كسي كه نماز مي خواند، عيب هايش بايد برطرف بشود.

"اياك نعبد و اياك نستعين" خدايا ما تو را عبادت مي كنيم و از تو كمك مي خواهيم، يك دفعه را راست بگويي، خدا دستتان را مي گيرد.

"اهدنا الصراط المستقيم" راست برویم، سر از زير بغل معاويه در مي آورم، چپ سر از زير بغل بوش!

"اهدنا الصراط المستقيم" را يك دفعه ما راست بگوييم، خدا دستمان را مي گيرد.

"صراط الذين انعمت عليهم" خدايا ما را به راه آن كساني بفرست كه به آنها نعمت دادي.

خدا به كي نعمت داده؟ به محمد بن عبدالله (ص) و اهل بيتش (ع) نعمت داده.

"غير المغضوب عليهم و لا الضالين" به راه كساني كه غضب كردي مرا نفرست، راه كساني كه گمراه شدند مرا نفرست.

(يك دفعه اش را ما راست بگوييم، خدا دست ما را مي گيرد.)

ادامه آيه 33- بدهيد زكات را،

اطاعت كنيد خدا و رسول خدا را، جز اين نيست كه خدا مي خواهد ببرد از شما گناهان را و پاك كند شما را.

(چرا خدا بعضی کارها رو میگه بکن، بعضی ها رو میگه بکن)

میگه، من كه به شما مي گويم اين كار را نكن، آن كار را بكن، مي خواهم شما آدم باشيد.

حيوانات آزادند، گرچه آنها هم در آزادي شان، خلاف هايي را كه ما داريم، اونها ندارند.

تلويزيون را نگاه كن، در راز بقا، مثلاً يك آهويي مي خواهد با ماده اش جفت گيري كند، اول يك روز مي جنگد، هرچي عوضي دوروبرشان هست را با شاخ پرت مي كند كه اينها مال من است.

بي غيرت، شما چطور مي خواهي انسان باشي؟

34- ياد كنيد آنچه را كه خوانده مي شود بر شما در خانه هايتان از آيات كتاب خدا و كلمات حكمت آميز.

(شب ها بنشين دوتا سه تا آيه را بخوان، ببين خدا با تو چه مي گويد، آن را عمل كن.)

البته خدا باريك بين و آگاه به اعمال شماست. (هركس هستي فكر نكن هركاري مي خواهي بكني، بكني.

نه!

مي گويد عقلت داده ام، دركت داده ام، آن حالت تشخيص خوب و بد را بهت دادم، كتاب فرستاده ام و پيغمبر هم فرستاده ام. بهت هم گفته ام: از اين راه بروي در يك جاي خوش آب و هوا و خوب سر در مي آوري به نام بهشت، از آن طرف در چاه كثافت.)

36- سزاوار نباشد براي هيچ مرد مومن و زن مومنه كه اختيار ديگري كند، هرگاه حكم مي كند خدا و رسول كه كاري را انجام بده.

(اگر خدا و رسول به آنها گفتند كه چه كار بايد بكنيد، بايد بگويند: چشم، اختیار ندارند.

سوره احزاب آیه 36- سزاوار نباشد براي هيچ مرد مومن و زن مومنه كه اختيار ديگري كند، هرگاه حكم مي كند خدا و رسول كه كاري را انجام بده.

می فرماید، تو حق نداري كه بگويي: زمان...!)

بلكه بايد اطاعت نمايند، و خدا و رسول را عبادت كنند.

هركه نافرماني كند، خدا و رسول او را، پس گمراه شده، گمراهي آشكار.

مولا علي (ع) مي فرمايد: بشنو و بفهم و باور كن، بعد به كار ببند.

(معنی به خدای کعبه رستگار شدم چیست؟)

مي داني پريشب كه مولا (ع) شمشير خورد چه گفت؟

فرمود: به خداي كعبه كه رستگار شدم.

آخه ما كسي كه مي ميرد مي گوييم كه فلاني مُرد راحت شد. نه بابا، تازه اولش است. مي گويند: آقا، پرونده اش بسته شد! نه بابا!

اما مولا (ع) چون مي دانست كه يك آن بدون خدا و بي رسول الله (ص) نفس نكشيده، لذا فرمود كه به خداي كعبه كه رستگار شدم.

بعضي ها خيال مي كنند كه مي روند مكه مي شوند حاجي! امام صادق (ع) مي فرمايد: نه! مي رود سنگ ها را دور مي زند مي آيد،

حاجي يعني رستگار. (من نمي گويم.)

در كافي شريف است كه امام صادق (ع)، دست زراره را گرفته آورده كنار خانه كعبه مي فرمايد: اينها را مي بيني دور اين سنگ ها مي چرخند؟

اينها بايد بيايند از ما دستور بگيرند. اينها بايد مطيع ما باشند و اگرنه مشرك اند.

مولا (ع) يك آن دنبال هواهاي نفساني و نكبت و زمان و اين حرف ها نرفت.

هميشه اين هست، خدا از روزي كه انسان را خلق كرده، انسان دوست دارد روي ميل خودش برود جلو.

آقا، آن روز با امروز فرق مي كرد!

نه،

آن روز هم انسان بود، عقل داشت، مي توانست خلاف نكند، كرد.

حضرت آدم (ع) پدربزرگ ما، قرار بود سراغ آن درخت نرود، رفت و خورد، انداختندش بيرون،

دويست سال بين آدم و حوا جدايي افتاد، آن قدر گريه كردند تا هزار برابر آن لذت يك لقمه از بين رفت.

(عظمت امام علی(ع) در برابر پیغمبران)

به مولا علي (ع) مي گويند، شما بالاتري يا آدم (ع)؟

مي فرمايد: من.

چرا؟

چون در بهشت هر نوع خوردني بود، خدا به آدم فرمود كه از اين درخت نخور. ولي رفت خورد. ولي اينجا هر خوردني براي من آزاد و مباح است، خود من نمي خورم.

شما بالاتري يا موسي (ع)؟

فرمود: من.

چرا؟

فرمود: موسي با يك مشت، يك نفر از طرفداران فرعون را كشت. وقتي خدا به او مأموريت داد، پيغمبري داد، حالا كه مي خواست برود، گفت: خدايا، من مي ترسم.

خدا گفت: نترس، برادرت را هم بردار ببر.

اما من در فلان جنگ چندهزار نفر را براي خدا كشتم. تا رسول الله (ص) مي فرمايد: برو فلان قبيله. سوار اسب مي شوم و مي روم.

مومن اين است، از كسي نمي ترسد، فقط از خدا.

ادامه آيه 36- بلكه بايد اطاعت نمايند خدا و رسول او را، هركه نافرماني كند، گمراه شده، گمراه شدني شديد.

(معنی یاد خدا)

آيه 41- اي مومنين ياد كنيد خدا را يادي بسيار

(اگر مي خواهي گمراه نشوي، مرتب به ياد خدا باش، تا غضب مي آيد جلو، جلوي خودت را بگير، تا مي خواهي كينه كسي را در دل بگيري، بگو "لاحول و لاقوة الا بالله العلي العظيم" تا مي خواهي حسادت كني بگو "استغفر الله ربي و اتوب اليه".)

با اينكه زن و بچه را آرايش كني، بروي شب ها در اين جاهايي كه اينها درست كرده اند، همه نگاهش كنند. تو اين جوري فقط شيطان را ياد مي كني.

با كنار گذاشتن(احکام) به نام نوآوري و تجدد و نشاط و علم و روشنگري، اينها هيچ كدام نيست، همه بدبختي است.

آقا زمان! نه، زمان را تو خراب مي كني. آن روز هم زمان را تو خراب كردي، امروز هم تو مي كني.

(چطور در نماز حواسمان جمع باشد)

42- بسيار تسبيح كنيد خدا را صبح روشن و شام تاريك.

وقتي مشغول نماز مي شوي، اول نماز هُل نباش (عجله نکن)،

يك دوتا صلوات بفرست،

يك دوتا يا صاحب الزمان (عج) بگو،

"استغفر الله ربي و اتوب اليه" بگو،

"اعوذ بالله من الشيطان الرجيم" بگو،

همه اش اينها كه مي گويم سي ثانيه هم طول نمي كشد،

"الله اكبر" مي خواهي شروع كني بگو "اعوذ بالله من الشيطان الرجيم" و برو جلو.

البته فكر مي آيد، اما شما ديگر قدرت و جرأت پيدا كردي، مي زني در دهن نفس و شيطان.

اما اول كار كه رسيدي، مهر را پرت مي كني اونجا و می گی "الله اكبر"، دست مي رود و مي آيد "و لاالضالين" را هم گفتي!

خوب مسلم است، شيطان خوشحال است.

– تسبيح كردني، روشن و در شب تاريك. (يعني صبح و شب.)

(چطور از بلاها و شیطان و... حفظ باشیم)

آیه 43- اوست خدايي كه رحمت مي فرستد بر شما. (من يك چيزهايي مي گويم، بحمدالله آيه مي رسد.) و ملاﺋﻜﮥ او درود مي فرستند بر شما، تا شما مستعد باشيد براي خدا.

بارها چه گفته ام؟

صبح كه بلند مي شوي بعد از نماز،

- تسبيحات خانم فاطمه (س) را بگو.

- بعد دوازده تا سوره "قل هو الله احد" بخوان دور خودت فوت كن.

- هفت بار بگو "بسم الله الرحمن الرحيم لاحول و لاقوة الا بالله العلي العظيم".

- سرت را روي مهر بگذار و هفت بار بگو "شكراً لله".

- بعد بگو: خدايا، مرا بر نفسم، بر شيطان و شهوت مسلط كن، دست من را بگير.

مي شوي "الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الي النور" اگر تا شب صد بار نفس، شيطان و زمان تو را بخواهد به ظلمت ببرد، من نمي گذارم.

قرآن هم مي فرمايد: اگر آمدي من كه خدا هستم به تو رحمت مي فرستم، دستت را مي گيرم. ملاﺋﻜﮥ او درود مي فرستند بر شما تا مستعد شويد براي ايمان كه شيطان شما را نمي تواند به اين طرف و آن طرف ببرد.

صبح كه بلند شدي، همه آن ذكرها كه گفتم، هفت هشت دقيقه بيشتر طول نمي كشد، آخه، شيطان برايت گنده اش مي كند.

يك وقت من داشتم مي گفتم، دوازده تا "قل هو الله" كه صبح بخواني، خدا جلوي صدها بلا و تصادف را مي گيرد،

يك بنده خدایی خودش می گفت: اکبر آقا میگه 12تا قل هو الله بخونید، یکبار تصادف كرد، پايش هم ناجور شد،

بعد، گفتش که، اکبر آقا ما خورديم زمين،

همون جا حالي ام شد كه، به ما گفتيد دوازده تا قل هوالله بخونید، نفس من قبول نمي كرد،

شما گفتيد دو دقيقه طول مي كشد،

میگفت به خدا، ساعت گذاشتم جلويم، ديدم دو دقيقه شد.

خراب هم نگو، درست بگو،

بسم الله الرحمن الرحيم، قل هو الله احد، الله صمد، (جايش سين نگو، صاد بگو)، لم يلد و لم يولد، و لم يكن له كفواً احد.

ساعت را نگاه كن، دوازده تايش دو دقيقه طول مي كشد.

بعد 7 تا لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

تسبیحات خانم فاطمه زهرا (س)

بعد سر روی مهر،

میشی الله ولی الذین امنو یخرجهم من الظلمات الی النور

دستت را می گره، صد بار تا شب شيطان و شيطان صفت ها بخواهند شما را به طرف ظلمت ببرند، خدا مي گويد كه نمي گذارم.

اما "والذين كفرو اولياؤهم الطاغوت يخرجونهم من النور الي الظلمات" وقتي بي باك شدي، فكر نفس، شكم و شيطان بودي، مي گويد ما كارت نداريم، ولت کردیم، مي زنندت زمين.

اما اگر آمدي، مي فرمايد خدا رحمت مي فرستد بر شما، و ملاﺋﻜﮥ او درود مي فرستند بر شما، تا مستعد شويد براي ايمان.

ادامه آيه 43- آنگاه پيروز مي شويد،

شما، زنده مي شويد، از تاريكي ها نجات پيدا مي كنيد و به سوي روشني ها، به طرف ما مي آييد.

من گفتم امشب دوتا سي دي هم شد عيب ندارد. چون امشب شب خوبي است، شب قدر است و شب شهادت مولا علي (ع).

به روح محترم علي بن ابيطالب (ع) عندالله مردانه سه تا صلوات مردانه (عالي) بفرستيد.

از حالا توجه داشته باش، بدان كه من اگر يك چيزي مي گويم، از خودم نمي گويم.

(معانی مشرک و کافر)

امام صادق (ع) (در اصول كافي جلد 4 صفحه 114 تا بالا) مي فرمايد:

مردم به شناسايي ما مأمورند، و به مراجعه به ما مأمورند، و به اينكه در مقابل ما تسليم باشند، مأمورند. اگر اين طور نباشند، اگر چه روزه بگيرند و نماز بخوانند و گواهي دهند كه معبودي جز خداي يگانه نيست، ولي پيش ما نيايند، مشرك اند.

حالا بگو: نظر بنده اين است! تو كي و چي هستي اصلاً كه نظر داشته باشي؟

راست مي گويم.

من خودم رو می گم، الآن هفتاد سالم است، حساب كن شصت ونه سال پيش، من يك جوجه لندوك آنجا افتاده بودم، در كثافت خودم لول مي خوردم، پشه و مگس ها هم دور من جمع بودند، من نه عرضه داشتم خودم را از آن نجاست ها نجات دهم، نه عرضه داشتم از خودم يك پشه را دور كنم.

حالا تو چي مي گويي: نظر من! تو كي هستي؟

اولين موشكي كه رفت در كره ماه، يك كسي گفت: شما از او تشكر نمي كني؟

گفتم: چرا،

من تشكر از خدايي مي كنم كه، سازنده اين موشك را خلق كرده، اين آقا اگر الآن هفتاد سالش است، شصت ونه سال پيش ، يك بچه كثيف در رختخواب بود، عرضه نداشت نه آن كثافت را از خودش دور كند، نه عرضه داشت مگسي را برطرف كند.

آن خدايي را من تشكر مي كنم كه اين را خلق كرد، درك داد و معرفت داد، سالم خلق كرد و آنچه را كه مواد لازم است تا او را به كرات بالا برساند، در زمين برايش قرار داد و اگر به جاي اين پنج انگشتش هم يك سم الاغ بود، اين هيچي نبود.

حالا تو به آمريكا كه تا كمر در لجن فرو رفته تعظيم مي كني، اما با خدا كاري نداري؟

نشاط! علم!

برادر من، آنها خودشان غرق شدند، بس است!

هروقت كسي خواست علم بدون قرآن، پيشرفت بدون رسول الله (ص) داشته باشد، يك نظر به آمريكا، انگليس و اروپا بكند، ببيند بر سر آنها چه آمده؟

امام مي فرمايد: شما مأموريد بياييد به طرف ما، امر ما را اطاعت كنيد، اگر نياييد مشركيد.

بعد طرف پرسيد: اگر كسي به خداي يگانه شك كند چيست؟

حضرت فرمود: كافر است، مشرك است.

حضرت فرمود: اگر چنانچه مردمي خداي يگاﻧﮥ بي همتا را عبادت كنند و نماز بگذارند و زكات را بدهند و حج خانه خدا بروند و ماه رمضان را روزه بگيرند، سپس به چيزي كه خدا كرده يا رسول الله (ص) ساخته اعتراض كنند، به همان اعتراض، مشرك مي شوند.

مي گويد همه كارها را بكن، اما بگو رسول الله (ص) اين كار را نمي كرد بهتر بود. خدا اين را نمي گفت بهتر است، میگه کافری.

عقل من اين است كه مردم از صبح تا شب در لجن غوطه بخورند، میگه کافری.

حتي زراره را دستش را گرفته در خانه كعبه مي گويد: زراره اينها را مي بيني دور اين سنگ ها

(نمي گويد مكه، خدا توي آن سوراخ جا نگرفته كه، در قلب همه مومنين است.

خود خدا مي فرمايد: من در عرش نمي گنجم، جاي من در قلب مومن است.) اينها بايد بيايند از ما چيز ياد بگيرند.

سپس حضرت اين آيه را خواند: سوره نساء آيه 65- به خود من قسم، كه اين مردم ايمان ندارند اي رسول الله (ص)، مگر در مقابل تو تسليم باشند، تسليمي كه قلبي باشد. پس حضرت صادق (ع) فرمود: بر شما باد كه تسليم ما باشيد.

(اصول كافي، جلد چهارم، صفحه  115) ابو بصير از امام صادق (ع) پرسيد: از گفتار خداي تعالي كه در قرآن سوره توبه آيه 31 مي فرمايد: مردم، علماء و پيغمبر ها را براي خودشان خدا گرفتند.

امام صادق (ع) فرمود: به خدا سوگند، علماء نگفتند ما خداييم، اگر هم مي گفتند اينها را كسي به خدايي قبول نمي كرد. اما آمدند حلال هاي خدا را حرام كردند و حرام هايش را حلال كردند، مردم دنبال اينها رفتند، اتوماتيك همه مشرك شدند، كافر شدند.

امام صادق (ع) مي فرمايد: هركه مردي را، كه خلاف مي كند در كنارش باشد (مثلاً نشستي، كسي دارد دروغي مي گويد و يك خلافي مي كند یا مثلاً زنه دارد اخبار مي گويد شما نشستید و محو صورتش هستید، میگه تو داری او را ستايش مي كنی.

(راست مي گويم، به من مي گويند، كه زنه آمده، اخبار مي گويد يا صحبت مي كند، من دودفعه انزال شدم. این جوان است و اون زنه هم، زيباست.)

راوي مي گويد از امام صادق (ع) پرسيدم: از كمترين چيزي كه انسان بدان مشرك مي شود، چيست؟

فرمود: هركاري كه خدا نفرموده، پيغمبر نفرموده، اين آن كار را بگذارد، گرچه به وسيله آن كار مغبوض شوي، بيچاره شوي يا محبوب، به همان مسئله كافر و مشرك است. يك بدعتي بگذارد كه نه پيغمبر فرموده، نه خدا و نه امام ها.

بعد آقا سوره جاثيه 23 را خواند: آيا نديدي مردمي را كه هواهاي نفساني خود را خدا قرار دادند؟

سوره يس آيه 60- آيا به شما سفارش نكرديم اي بني آدم كه نپرستيد شيطان را، شيطان دشمن شماست؟ (به شما نگفتيم؟)

(كافي شريف، جلد چهارم، صفحه 117) مولا علي (ع) فرمود: در خدا ترديد و شك نكنيد، در احكام خدا ترديد و شك نكنيد كه كافر مي شويد.

آيا اينکه خدا گفته درسته؟ آیا اون درسته؟

اين قدر، درسته، درسته مي كني، تا كافر مي شوي.(کافی جلد4-صفحه 117)

وقتي مي گوييم كافي، كتاب كافي را وجود مبارك صاحب الامر، مهدي آل محمد (ص)، تأييد كرده كه كتاب كافي، كفايت مي كند شيعيان ما را،قرآن هم تأييدش كرده،

تو كه مي گويي نظر من، تو را كي تأييد كرده؟

شيطان هم تأييدت نمي كند.

ابوبصير گفت: عرض كردم به امام صادق (ع) چه فرماييد دربارۀ كسي كه دربارۀ خدا شك كند؟ فرمود: كافر است.

عرض كردم: دربارۀ شما شك كند؟ فرمود: كافر است.

چرا؟ شك يواش يواش به كفر مي كشد.

ابوبصير مي گويد كه از امام صادق (ع) پرسيدم: دربارۀ اينكه خدا مي فرمايد، در قرآن، سوره انعام، آيه 82- آنان كه ايمان آوردند و ايمانشان را به ستم آلوده نكردند، اين چيست؟

فرمود: ايمانشان را به شك آلوده نكردند.

(سفارشات امام علی(ع) به مالک اشتر)

مولا علي (ع) مي فرمايد: اي مالك، تا مي تواني پشت سر مردم بد نگو و بد گوها را هم به خودت راه نده،

(ماه رمضان است، من پيرمردم جان ندارم، اما چرا يك خُرده زياد تر مي خواهم بگويم؟

امشب دست ما را گرفته اند به احترام علي بن ابيطالب (ع)، اين گفتارها را گوش كنيم.)

تا مي تواني عيوب مردم را بپوشان كه مردم عيوب تو را بپوشانند.

با مردم مالك، كينه نداشته باش.

اي مالك، سخن چينان را به خودت راه نده.

چرا؟

اين سخن چينان دروغگو، بد، دغل، خائن، پست و بي ارزش اند، اگرچه خودشان را به مسلمانان بچسبانند.

برادرها، سخن چيني بد است. خود شما ببيني يك كسي پشت سرت دارد حرف مي زند، برسي نارحت نمي شوي؟ تازه انسان مشرك و كافر هم مي شود.

مي داني چرا؟

داري پشت سر كسي سفت بد مي گويي، صاحب غيبت از در يك دفعه وارد مي شود، تو لال مي شوي. بابا خدا مي گويد غيبت بد است، تو به او اهميت نمي دهي ولي تا صاحب غيبت مي آيد ساكت مي شوي؟ تو مشركي.)

اگر مي خواهي مشورت كني با آدم حريص مشورت نكن، نمي گذارد كار خير بكني.

اگر مي خواهي مشورت كني با حسودها مشورت نكن، نمي گذارد كار خوب بكني.

خودت را با مردم خوب بچسبان اي مالك، با مردمي كه اهل معرفت و درك اند.

يك صلوات مردانه بفرستيد

اللهم صل علی محمد و آل محمد

پروردگارا، به خون شهداء قسمت می دهیم، به دست علي بن ابيطالب (ع) امشب همه ما را هدایت بفرما.

خدا، به خون شهداء قسمت می دهیم، به شرافت مولا (ع) قسمت مي دهيم، كساني كه با دين مردم و با قرآن بازي مي كنند، مسخره مي كنند، ذليل و نابود بگردان.

خدا، به خون شهداء قسمت می دهیم، شرشان را به خودشان برگردان.

يك صلوات مردانه بفرستید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد
************** پايان *****************
www.aliakbar.org
انشاء الله خداوند توفيق عمل به همه ما عنایت بفرمایند.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته

برچسب ها :