آیا دستوراتی مثل شلاق زدن شراب خور یا بریدن دست دزد، نشانه خشن بودن اسلام است؟
  • تاریخ انتشار : 13 مرداد 1403
  • تعداد بازدید : 62
اینها خشونت نیست، اینها عین سلامت و انسانیت است برای انسان.

پیغمبر اسلام (ص) در اون ۲۳سال گردن زد، دست زد، شلاق زد و...

تازه قرآن میگه: تو اگه خُلق نیکو نداشتی، مردم ایمان نمی آوردند.

آخه امروز دروغ، چاپلوسی و دزدی شده اخلاق!

خدا و قرآن وسنت شده خشونت!

من الان معنی خشونت رو می گم.

ببین یه باغ دار، می ره مثلا کارگر می گیره، روزی هزار، ده هزار تومان مُزد می ده، نهار می ده، چاشت می ده، که اینها علف هرزه های باغ رو جمع کنن،

چون می دونه این علف هرزه ها هم چیزی نیستند، هم مزاحم این درختند.

می ره سَم می خَره، کیلو چقدر و می پاشه  توی زمینش که این حیوانات مَرمُوزی  که میوه ها رو می‌خوان لکی کنن، از بین بره.

از اون ور، می‌ره آب ساعتی چند هزار می خَره و از طرفی سَم می پاشه، برای سلامت درخت ها.

خوب توجه کنید.

یا می ری دکتر،

آقای دکتر تشخیص می ده این شکم باید پاره بشه تا اون غده در بیاد، تو سلامت باشی،

یا این مغز باید شکافته بشه، اون غده در بیاد تا تو سلامت باشی،


اینها خشونت نیست،

اینها عین سلامت و  انسانیت است برای انسان.


اون مال باغدار که می‌ره ساعتی ده هزار تومان مُزد می ده که علف هرزه ها رو جمع کنه یا سَم می خره که حیوانات موزی نباشن  و میوه ها سالم باشن،

اونم از آقای دکتر،


پس اینها خشونت نیست.

اینها عین سلامت هست برای انسان،

اینها برای جسم است،


حالا سلامت روح:

که بوسیله اینها مملکت سالم باشه، جوانها سالم باشن، همه سالم باشن رو عرض می کنم:

میگه شراب خور  رو بِخوابونید در اَنظار، مثلا هشتاد تا پنج ضربه شلاقش بزن.

حتماً هم در انظار باشه.


چرا؟

چون دفعه دیگه، نه اون دختر، نه اون پسر هوس شراب نمی کنن.

از شلاق نمی ترسه، اما از اینکه توی مردم آبروش ریخت، می ترسه.


حالا این کار رو از ترس حقوق بشر، از ترس آمریکا، از ترس اروپا نمی کنند،

اما دو ماه دیگه، شش ماه دیگه، همین قانون، این پسر رو می کُشن.

من داشتم گوش می کردم، آقا پسر می گفت:

یه دُختری رو دوست داشتم، حاضر نشد با من ازدواج کنه،

من رفتم شراب خوردم، اومدم یه چاقو گذاشتم جیبم، رفتم دنبالش، تو راه مدرسه ایستادم.

تا اون رو دیدم، دو تا کارت گذاشتم شکمش، یکی هم گذاشتم تو شکم خودم.

من رو بُردن بیمارستان، تا من رو عمل کردن، اون مُرد.

حالا پدر و مادرش می گن:

باید قصاص بشه.

چرا؟

شراب.


بابا خدا می فرماید:

من که انسان رو خلق کردم، می‌دونم، علف هرزه ای، که این انسان رو خراب می‌کنه، این شراب است.

این سمی که این آفات رو از بین می‌بره، شلاق در انظارهاست.

حالا واسه میوه، اون سم است،

برای ما انسان ها،

می فرماد: اگه دزدی کرد، دستش رو قطع کن.

چهارتا دزد دستش قطع شد، تو این تهران دیگه دزد وجود ندارد.


پس اون کسی که خدا می فرماید: اگر شما یکی از حدود الهی رو که من خواستم عمل کنید، برای شما بهتر است از چهل روز باران که بر شما شب و روز ببارد.


لذا: اخلاق اونی است که خدا خوشش بیاد.

تو اگه این جوان رو گرفتی، شراب خورد، خوابوندیش در انظار،

تهران سالم میشه،

اما این کار رو نمی کنی،

فردا می گیری، اون رو می‌کشی.

لذا اگر سم می خری، کیلو فلان قد می زنی، می خواهی حیواناتی که این میوه رو خراب می‌کنه، نباشه،

می خواد علف هرزه نباشه.

خود این جوانی هم که الان می خواهن اعدامش کنند، توی سرش میزنه،

می گه: ای کاش من رو اون روز شلاق زده بودن، من امروز این طور نشده بودم.

یکی دو تا هم نیستند، زیادن.

 

پس جوان‌های عزیز بیدار باشین، اگه دیدید پدر، مادر، دولت در کار خلاف، با شما بی تفاوت هست، خائنند.

به انسانیت خیانت می کنند، به دین خیانت می کنند، به مملکت خیانت می کنند.

پس برادر من، عزیز من،

من که میگم دشمن شما نیستم.

خدا هم که می فرماید اون بهترین دوست ماست.

رسول اکرم محمد ابن عبدالله(ص) یک وقتی به ایشون گفتن فلان زن دزدی کرده،

(از اون پولدارها، شمشیرزن ها بودن)

پیامبر(ص)فرمود: بیارید دستش رو قطع کنید.


اطرافیان گفتند: آقا این از پولدار هست، شمشیرزن هست، باباش فلانه و...


حضرت فرمود:  والله اگر فاطمه ام بود، دستش رو قطع می کردم.

قبل از ما بودن، کسانی که پول پست و مقام داشتن، قانون درباره اونها پیاده نمی شد و کسانی که نداشتن، قانون براشون پیاده می شد، همین کار نا بودشون کرد.



لذا میفرماید :خشونتی که رضای خدا باشد ،این دوستی میاره.

 

 

 

برای دریافت فایل کامل صوتی و تصویری این مطلب  اینجا  کلیک بفرمایید

 

 

منابع :
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
نظرات کاربران (0)
پربازدیدترین مطالب روز