احادیثی درباره تربیت فرزندان
  • تاریخ انتشار : 15 مهر 1402
  • تعداد بازدید : 78
احادیثی درباره تربیت فرزندان
امام صادق (ع) میفرماید: بچه تا هفت سال فرمانده است. (توی این هفت سال میگه، نون میخواهم، آب میخواهم، فلان دارم، .... فرمانده است، می گیم چشم) اما از هفت سال تا چهارده سال این بچه فرمانبر است. (برو این رو بخر، اون رو بخر، این کار رو بکن، اون کار رو بکن، چون این بچه در آینده می خواهد خودشو حفظ کنه. شما پدر و مادر همیشه بالاسرش نیستی،نمیتونی باشی. از چهارده تا بیست و یک،  اصلاً مشاور بشه. در هر امری پدر و مادر با اینکه خودشون میدونند چیکار می خواهند بکنند، ولی با این بچه مشاوره کنند،

سختگیری زیاد پدر و مادرها باعث نابودی بچه میشه، از اون طرف محبت زیاد پدر و مادرها بقدری است که بچه طلبکار میشه.

اکثر بچه های ما الان عاق والدین هستند. اینقدر اینها بهشون محبت شده اما وظایف شون بهشون‌گفته نشده.

امام صادق (ع) به روحشون صلوات بلند بفرستید، میفرماید:

بچه تا هفت سال فرمانده است.

(توی این هفت سال میگه، نون میخواهم، آب میخواهم، آبمیوه میخواهم، جیش دارم، فلان دارم، .... فرمانده است، می گیم چشم، چشم، چشم.....)

اما از هفت سال تا چهارده سال این بچه فرمانبر است.

(برو این رو بخر، اون رو بخر، این کار رو بکن، اون کار رو بکن، چون این بچه در آینده می خواهد خودشو حفظ کنه.

شما پدر همیشه بالاسرش نیستی، شما مادر همیشه بالا سرش نیستی، نمیتونی باشی.

لذا این بچه زمین خورده و ذلیل است و هیچی نمیدونه.

از هفت  تا چهارده بچه باید بره دنبال کار، این رو بخرد، اون رو بخرد،کارهایی انجام بده.

از چهارده تا بیست و یک،  اصلاً مشاور بشه.

در هر امری پدر و مادر با اینکه خودشون میدونند چیکار می خواهند بکنند، کارشون هم درست است ولی با این بچه مشاوره کنند،

مثلاً دختر جان، پسر جان می خواهیم این رو بخریم، این کار رو بکنیم، میخواهیم این کارو نکنیم، با همدیگه صحبت کنند.

این بچه برای خودش شخصیت می بینه، به خودش عظمت میده، بخودش آبرو میده.

اما وقتی که فقط خور و خواب باشه، سی سالش هم بشه، ولی هنوز فکر می کنه بچه است.

لذا اینها خیلی در روزگار زود زمین می خورند و ذلیل میشن.

لذا مولای عزیزمان، علی ابن ابیطالب به روح شون صلوات بلند بفرستید میفرمایند:

بچه هاتون رو با زَجر، با ناراحتی، با سختی بزرگ‌کنید که اینها در آینده بتونند خودشون رو حفظ کنند.

خب هر روز پول نیست، هر روز ثروت نیست، هر روز تو بالا سرش نیستی.

اینهایی که یا، یک خورده پولهای بادآورده ننه و باباشون کم میشه،

یا یه خورده سایه بابا و ننه از سرشون کم میشه،

حالا دست به دزدی، دست به لواط می زنند، دست به قاچاق می زنند، چون عُرضه هیچ کاری رو ندارند.

لذا بخاطر اینکه شکمش سیر بشه، لباس بپوشه، دست به هر نکبتی می زنند.

همین اخیراً بود که یه نمایشی برنامه تلویزیون داشت، مال اینهایی که در خارج هستن،

کاغذ بزرگ نوشته، چه دختر، چه پسر، در مقابل هر کاری می خوایی با من بکنی، بکن، اما یه ناهار به من بده در آمریکا، دراروپا بود.

در مقابل هرکاری دوست داشتی، با من بکن، یه ناهار به من بده.

عاقبت اینکه محبت زیاد پدر و مادر باعث خرابی بچه هاست، سختگیری زیاد پدر و مادر نیز باعث خراب شدن بچه هاست،

و اونی که مهم است "بی دین بودن پدر و مادر" باعث خراب شدن بچه هاست.

وقتی یه پدر و مادری توی این اخلاقیات اسلامی بی تفاوت بودن، فردا که زن گرفت چه بکنه،

الان شما طلاق هامون رو ببینید،

بیست ساله کشور اسلامی شده جمهوری اسلامی شده، هر سه نفر که ازدواج می کنند، یک موردش منجر به طلاق میشه.

هرسال، چند ده هزار نفر به طلاق گیرهای ما اضافه میشه.

همین کلمه طلاق که نیست، این زن فردا آبرو داره، پول می خواد، شهوت داره، حالا دنبال هر کثافتی می رود.

مسئله مرد هم همونطور.

بچه ای هم که از اینها میماند همینطور.

اینها همش بخاطر اینه که این پدر و مادر  نیومدن در این‌کلاسهای انسان سازی بشینند.

یا پدر و مادرهاشون دست اینها رو نگرفتد بیارن توی کلاس اخلاق بنشونند.

رسول گرامی (ص) داشتند با یه عده ار اصحاب می رفتند، بچه ها داشتند با هم بازی می کردنند،

یه مرتبه رسول الله (ص) فرمودند: وای بر پدر و مادرهای این بچه ها در آخرالزمان،

اصحاب گفتند: یا رسول الله پدر و مادرهای کافر؟

فرمود: نه، پدر و مادرهای مسلمان اینها،

که خودشون دست بچه هاشون رو نمی گیرند، ببرند که به اینها اخلاق یاد بدهند،

خودشون که یاد نمیدن،

اینها رو هم که در کلاسها نمی برند،

اگر این بچه ها یه وقت خودشون بروند، تازه باز به اینها میگن: کجا میروی، به درست برس، درست رو بخون،

برو پول دربیار ولو اینکه کم باشد.

برادر من یا خواهر من این بچه ای که اخلاق انسانی ندیده، اخلاق اسلامی ندیده،

این باسوادهای ما رو نگاه بکنید،

توی این  باسوادهای ما که درس می خونند تا به یک جایی برسند، ۲۰ درصدشون به یه کارایی دست می زنند و بالاخره موفق می شوند،

اما از همون20 درصد، 18 درصدشون دیگه پدر نمی شناسند، مادر نمی شناسند، خاله نمی شناسند، چون متکبر شدند.

۲ درصد از این باسوادها که به جایی می رسند، بعد حالا اگه پدرشون رو آدم حساب بکنند، یا من باب مثل اهل نماز و طاعت باشند.

خلاصه مطالب اگه ما بخواهیم روز به روز ننگ و نکبت و بدبختی زیاد نشود، طلاق ها زیاد نشه، بچه های دزد زیاد نداشته باشیم، زندانها پر نشود، بیمارستانها پر نشود،

باید برگردیم در کوچه انسانیت که همین اسلام است.

رقص و آواز و مطربی بسه،

اگر هم حالا کسی می خواد یه جزئی،

اونیکه ما رو خوشبخت می کنه، مطربی نیست ،رقاصی نیست، بزن برقص نیست،

اونیکه ما رو در دنیا خوشبخت می کنه، در آخرت خوشبخت می کنه، تقواست، بندگی است، علوم علمیه است، راه رسول الله است،کلاسهای آدم سازی است.

در اروپا و آمریکا به جایی رسیده که در آمریکای متمدن، خودشون گزارش میدهند،

در هر صد تا بچه هاشون، چه دختر، چه پسر، حداقل ۸۵ تا شون نمی تونند کلاس ششم و یا دیپلم رو تموم کنند،

۱۵ درصد در درس شون موفق میشن،

اما از اونطرف، نکبت و فساد طوری شده که پرجمعیت ترین زندانها مال امریکاست بعدش هم اروپا،

بحمدالله زندانهای ما هم داره خیلی پُر میشه، اُنقدر داره پر میشه که هم زندان نداریم، هم قاضی.

علتش همین آزادی آزادی آزادی...

لذا جوانهای محترم، یادتون نره این آزادی های که میگن، شما رو دارن گول می زنند، فریب میدن.

بارها من عرض کردم که بابات دو تا دونه مرغ می خره، سعی میکنی که مرغ، توی کوچه نره، دزد بدزدتش.

شما وقتی که آزاد باشی و هرکار دلت خواست بکنی، هرجا بخوای بری، حالا چه دختر باشید چه پسر، این بابای تو، شما رو از یک مرغ بی ازرش تر کرده.

اون هفته عرض کردم اکثرا پدر مادرها برای راحتی خودشون بچه ها رو آزاد کردن.

حال و حوصله که با بچه ها ور برن و با بچه ها حرف بزنند ندارند، آزادشون می زارن، بیا این پول رو بگیر برو کوه...

بعد هم می بینی از هزاران جای نکبت سردرمیارن.

عاقبت از احکام خارج شدن،

لذا آزادی که چه مادرت می خواد بده، چه پدرت می خواد بده، چه دولت می خواد بده، چه مدرسه، چه دانشگاه

اینها دروغ می گن،

ظالم اند و ظلم می کنند،

خائنن و خیانت می کنند.

"جوان" نیرویی بزرگ، نیرویی آقا، نیرویی پاک ، آماده هر نوع برداشت. اما یه معلم خوب می خواد.

الان شما ها این همه جمعیت از راههای دور و نزدیک، من خبرشو دارم از راههای دور میان.

برای چی می آیید؟

برای اینکه انسانی، و راه انسانیت رو جز از راه خدا، از راه دیگه ای نمی شود پیدا کرد،

برای اینکه انسانی، و راه انسانیت رو جز از راه رسول الله، جای دیگه ای نمی شود پیدا کرد.

لذا می آیید.

 

برای دریافت فایل صوتی و تصویری این مطلب، لطفاً اینجا کلیک بفرمایید.

منابع :
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
نظرات کاربران (0)
پربازدیدترین مطالب روز